5 روش برای ارتقاء مهارتهای پدر و مادر بودن

هیچ پدر و مادری بی نقص و کامل نیستند. پدر و مادر خوب بودن بسیار دشوار است. برای یک پدر و مادر بودن ساده، تلاش زیادی باید کرد. چون روش برخورد با کودکان در سنین مختلف روشهای خاص خود را دارد.

به عنوان والدین باید تمام تلاش را برای پدر و یا مادر نمونه بودن بکارگیریم. دانستن برخورد و رفتار با کودک امری بسیار مهم است. اما همه کودکان یک خلق و خوی یکسان ندارند، به همین دلیل کار بسیار سخت می شود.

تحقیقات زیادی در مورد مهارتهای تربیت کودک توسط روانشناسان انجام شده است تا ما بتوانیم به روش صحیح فرزندان خود را پرورش دهیم.

برخی از روشهایی که پشتوانه علمی دارند و می تواند به پدران و مادران در این راه کمک کند

  1. کودک را بدون قید و شرط دوست داشته باشید

درست که تمام پدرها و مادرها اظهار می کنند که فرزندان خود را بی قید و شرط دوست دارند، اما این علاقه باید با رفتار و گفتار مناسبی نشان داده شود تا برای کودک قابل باور باشد.

بطور مثال اگر از کودک زمانی که شیطنت می کند سؤال کنید آیا مادر دیگری می خواهی، در واقع نشان می دهید که این عشق بی قید و شرط نیست.

در این حالت شما به کودک می گوئید که اگر رفتار بدی داشته باشد خطر از دست دادن مادر وجود دارد. وقتی می پرسید “آیا مادر دیگری می خواهی؟” در واقع از او سؤال می کنید که “آیا می خواهد جای دیگری زندگی کند؟”

گفتن این جمله به معنی بد بودن شما نیست، اما از آنجائی که کودک باید عشق بی قید و شرط را احساس کند، بهتر است که گفته نشود.

یکی دیگر از جملاتی که تصور عشق بی قید و شرط را برای کودک از بین می برد، تهدید به طلاق یکی از والدین است. نه تنها این تهدید تمام شالوده فکری کودک را بهم میریزد، بلکه طرف مقابل(مادر یا پدر) نیز احساس ترس و نا امنی می کند. او فکر می کند که احتمال از دست دادن زندگی و عشق وجود دارد، در واقع باور و اعتماد خود را از دست می دهد.

کودکی که در این شرایط قرار می گیرد، فکر می کند عشق بی قید و شرط پدر یا مادر زمانی است که رفتار او و یا رفتار طرف مقابل مناسب باشد.

هنگامی که فرزندتان به شما ابراز عشق و علاقه می کند، شما هم باید به او بگوئید که احساسش دو طرفه است. به همین دلیل در شرایطی که کار اشتباهی از او سر میزند، حتماً باید به او بگوئید که او را هر شرایطی دوست دارید ولی رفتار اشتباه او شما را ناراحت می کند.

تحقیقاتی که در مورد عشق بی قید و شرط والدین انجام شده است، نشان می دهد که عشق بی قید و شرط در کودکی موجب سلامت احساسی و فیزیکی در بزرگسالی شده و فرد دارای شخصیتی منضبط خواهد شد.

اما اگر عشق والدین به کودک نوعی عشق شرطی باشد، در بزرگسالی فرد شخصیتی مضطرب خواهد داشت و به سلامت جسمانی او صدمه وارد می شود.

در عشق بی قید و شرط، علاقه و عشق فارغ از رفتارهای شخص است، اما در عشق همراه با شرط عشق به فرد و رفتارهای او با هم است.

  1. با خاطره سازی یک وابستگی طولانی بسازید

برای ایجاد پیوند باید زمان زیادی را با کودک خود بگذرانید. به خاطر داشته باشید کیفیت زمانی که با او میگذرانید مهمتر از کمیت زمانی است.

کودکان دوست دارند که در کنار والدین خود باشند، پس حتماً سعی کنید در طول هفته بیشتر باهم ناهار یا شام بخورید.  هنگام غذا خوردن از تکنولوژی استفاده نکنید.

این کار باید به یک قانون تبدیل شود. کودکان رشد می کنند و پس از مدتی خانه را ترک می کنند. پس تلاش کنید هنگام کودکی زمان زیادی را با آنها بگذرانید، با آنها صحبت کنید و آنها را بشناسید.

تلاش کنید ساعتهای شادی برای او بسازید تا تمام عمر از آن خاطره داشته باشند:

  • خاطره زمانی ساخته می شود که حس و درک به حد بالای خود میرسند.
  • هنگامی که با دوربین خود عکس می گیریم به این معناست که در حال تجربه ارزشمندی هستیم.
  • جشن گرفتن لحظات خاص زندگی مانند فارغ التحصیلی، برنده شدن در مسابقه و امثالهم از آن خاطراتی هستند که در طول زندگی فراموش نخواهند شد.
  • حل مشکل به کمک کودک، پیوند والدین و کودک را محکم می کند. بطور مثال تلاش در حل مشکل خانوادگی یا میان برادران و خواهران و امثالهم، نه تنها به کودک اعتماد به نفس می دهد، بلکه موجب استحکام پیوند او با خانواده می شود. شادی و جشن پس از رفع مشکل یکی از خاطراتی است که همیشه در ذهن کودک باقی می ماند.

تمام تلاش خود را بکار گیرید تا برای این انسان کوچک خاطره بسازید. با او به سفر، دوچرخه سواری، سینما، تأتر و کتابخانه بروید. با او بسیاری از کارها را تجربه کنید تا خاطره اش تا بزرگسالی در ذهن او بماند.

  1. سر کودک خود فریاد نکشید

فریاد کشیدن عمل مناسبی برای یک پدر و یا مادر نیست، اما متاسفانه هنوز هم این اینکار در بسیاری از خانواده ها انجام می شود. حتماً تمرین کنید تا فریاد نزنید.

فریاد زدن موجب اضطراب کودک می شود. همچنین بر روح و روان او تأثیر منفی می گذارد. خود را به جای کودک خود بگذارید، اگر رئیس شما بر سرتان فریاد بکشد چه حالی پیدا می کنید؟

فرقی نمی کند بزرگسال باشید و یا کودک، فریاد زدن موجب اضطراب، استرس، خشم و احساس منفی می شود. فریاد زدن و توهین کردن نوعی سوء استفاده از احساس فرد مقابل است.

طبق تحقیقات، کودکانی که والدینشان بر سرشان فریاد می کشند، در آینده پرخاشگر می شوند و هم کلامی و هم فیزیکی، فردی مهاجم و پرخاشجو خواهند شد. اگر فریاد کشیدن در خانه ای عادی باشد، کودک فکر می کند برای بدست آوردن هر چیز و یا رهایی از شرایطی که دوست ندارد باید متوسل به فریاد کشیدن شود.

با توجه به برخی از نکات می توان به فریاد زدن خاتمه داد:

  • ابتدا ببینید چه شرایط و یا چه کاری موجب فریاد کشیدن شما می شود.
  • هنگامی که احساس کردید که دلتان می خواهد فریاد بکشید، کمی خود را آرام کنید و تا ده بشمارید.
  • به جای جیغ زدن عادت کنید که با آرامش ولی بسیار جدی با او صحبت کنید.
  • اگر بدون اختیار فریاد زدید، اشتباه خود را بپذیرید و از او عذرخواهی کنید. پس از عذرخواهی به او بگوئید که به دلیل رفتار اشتباهش عذر خواهی کند.
  • چهره به چهره با او صحبت کنید. با صدائی آرام اشتباهش را به او یادآوری کنید.
  • برای کار اشتباهش تنبیهی در نظر بگیرید، بطور مثال به او اجازه ندهید برای چند ساعت بازی کند.
  • اگر می خواهید تنبیهش کنید و یا اینکه خود او نوع تنبیه را می داند، زیاد به او نگوئید او را تنبیه خواهید کرد، در زمان مناسب تنبیه را اجرا کنید.

با تمرین می توانید عادت فریاد زدن را از خود دور کنید.

  1. برای شاد کردن او فقط برایش اسباب بازی نخرید

اسباب بازی ها بسیار سرگرم کننده هستند، اما کودکان همیشه به اسباب بازیهای پیچیده، الکترونیکی و گران قیمت برای شاد و سرگرم شدن نیاز ندارند. بگذارید به جای بازی با اسباب بازیها، تجربه کسب کنند.

بطور مثال به عنوان هدیه تولد، او را عضو یک موزه مخصوص کودکان و یا یک مکان تفریحی دیگر کنید. او را به سفری که دوست دارد ببرید. این تجربیات برایش خاطره ساز می شوند. این نوع خاطره سازی خیلی بهتر از در اتاق نشستن و با اسباب بازی بازی کردن است.

طبق تحقیقات روانشناسان شادی به دلیل تجربه به وجود میاید. اشیاء ممکن است که ما را شاد کنند، اما این شادی زودگذر است. تجربه ای که با گذشت زمان گرفته شود، شادی پایدارتری به همراه دارد.

تجربیاتی که کودک به همراه خانوادة خود کسب می کند، هرگز فراموش نمی شود.

  1. اجازه دهید فرزندتان کودکی کند

کودکی و بازی جدا شدنی نیستند. متاسفانه امروزه ساعت بازی کودکان بسیار کاهش یافته است. اصرار ما در یادگیری مطالب جدید، کودک را از بازی دور نگه می دارد. اما باید دانست، بازی کردن نوعی آموزش برای کودک است.

زمان بازی کودک را افزایش دهید و در مقابل زمان استفاده از تکنولوژی را بکاهید. طبق تحقیقات استفاده زیاد از تکنولوژی برای کودکان بسیار خطرناک است، چون موجب بد خوابی، چاقی، مشکلات رفتاری، مشکلات درسی و اختلالات احساسی می شود. زمان استفاده از تکنولوژی را تا می توانید کاهش دهید.

استفاده از تکنولوژی نباید بیشتر از روزی یک تا دو مرتبه آنهم برای زمان کوتاه باشد. کودکان زیر 5 سال حتی باید زمان کوتاه تری با تکنولوژی در تماس باشند.

بازیهای کودکان را یاد گرفته و به کودکان خود بیاموزید. بازیهایی مانند تآتر عروسکی، لِگو و لی لی و امثالهم از جمله بازیهای آموزشی هستند.

شما می توانید بازیهای جدید را به کودکان بیاموزید. اگر با کودک بازی کنید او نیز بازی را میاموزد. 15 تا 20 دقیقه بازی با کودک، پیوند شما را با او محکم تر می کند. بازی در پرورش سلامت اجتماعی، احساسی، جسمی و شناختی کودک بسیار مؤثر است.

آنها انسانهای کوچکی هستند که نیاز به بازی دارند. یک کودک دوساله نباید وقت خود را فقط پشت میز و یادگیری بگذراند. آنها خلق شده اند که بازی کرده، شاد و فعال باشند.

کلام آخر

راههای زیادی برای پدر و مادر موفق بودن وجود دارند. یکی را انتخاب کنید و از امروز آغاز کنید. هیچکس کامل نیست اما می تواند نقاط ضعف خود را برطرف کند. با دقت و صادقانه به روش خود نگاه کنید، نواقص آن را مشخص کرده و در راه رفع آنها تلاش کنید.


تیرینک در اینستاگرام

منبع lifehack
نظر بگذارید