چگونه می توان کارکردهای اجرایی کودک را پرورش داد؟

کودک سه ساله ای را تصور کنید که برادرش اسباب بازی مورد علاقه اش را از او گرفته است. با تمام تلاشی که می کند، موفق به باز پس گرفتن اسباب بازی خود نمی شود و شروع به فریاد زدن می کند و بدون کنترل برادر خود را می زند. پدر و مادر با شنیدن صدای فریاد او، به کمک او آمده و مشکل را رفع و رجوع می کنند.

معمولاً سؤالی که برای والدین پیش می آید، دانستن دلیل عدم کنترل کودک است. پاسخی که می توان داد بسیار ساده است، کودک در حال پرورش کارکردهای اجرایی خود است. این کارکردها لازمه تنظیم و کنترل رفتار هستند.

ابتدا باید بدانیم که کارکردهای اجرائی چه هستند و پس از آن باید بدانیم که چگونه می توانیم این کارکردها را در کودک پرورش دهیم.

مهارت کارکردهای اجرایی چیست؟

کارکرد اجرائی یک فرآیند مغزی است که به استفاده از مهارتهای فردی کمک می کند. برخی از مهارتها در ارتباط با کارکردهای اجرائی هستند:

  • توجه کردن
  • تکمیل و انجام یک کار، از ابتدا تا انتها
  • انگیزة شخصی
  • خویشتنداری، کنترل تکانه ( توانائی کنترل انگیزه ای که می تواند به فرد و یا دیگران صدمه بزند) و خودداری ( کنترل رفتار و اعمال)
  • تصمیم گیری و سازماندهی به تصمیمات
  • کنترل زمان برای انجام کاری
  • انعطاف ذهنی ( توانائی تغییر مسیر لازم در انجام کار)
  • خودآزمائی دقیق ( اطلاع از توانائی ها و دستیابیهای واقعی)
  • حافظه و یادآوری ( توانائی حفظ اطلاعات و دستیابی به آنها در صورت نیاز)
  • توانائی شروع کار جدید

افرادی که در کارکردهای اجرائی مهارت پائینی دارند به دشواری ارتباط ایجاد می کنند و نمی توانند تکانه های ابتدائی خود را کنترل نمایند. کارکرد اجرائی نامناسب گاه موجب اختلال می شود.

بطور مثال دختر کوچکی به رنگ صورتی علاقه مند است و دوست او یک توپ صورتی دارد. گرفتن این توپ با زور و زدن، نشانه تکانه ای است که که کودک کنترلی بر آن ندارد.

به دلیل کودکی، او نمی تواند شرایط را تحلیل منطقی کرده و یا حتی نمی تواند مؤدبانه با دوست خود توپ بازی کند. چون کارکرد اجرائی او کاملاً رشد نکرده است، بدون فکر و دانستن نتیجه، کاری را انجام می دهد که می تواند به هر دو صدمه بزند.

به خاطر آوردن مهارتهای کارکرد اجرائی و خود تنظیمی نوعی فرآیند ذهنی هستند که ما را قادر به تمرکز، طراحی، بکارگیری روش عمل و انجام چند کار در یک زمان و با موفقیت می کند.

این مهارتها درست شبیه مهارت افراد برج کنترل فرودگاه هستند که می توانند با وجود ترافیک زیاد، نشستن و برخاستن هواپیماها را با حفظ ایمنی کنترل نمایند. مغز نیازمند مهارتهائی است که بتواند تکانه ها را کنترل، انجام کارها را طبقه بندی، اهداف را مشخص و سر در گمی را کنترل کند. ما با این مهارتها به دنیا نمی آئیم و باید آنها را پرورش دهیم.

والدین می توانند با استفاده از روشهای صحیح تربیت کودکان، این مهارتها را در فرزندان خود نهادینه کنند. این مهارتها که باید در کودکی شکل گیرند تا پایان عمر همراه ما می مانند.

ایجاد این مهارتها، تکیه گاه سازی و یا داربست نامیده می شود. یادگیری این مهارتها در هر سنی امکان پذیر است، اما اگر از کودکی آغاز شود بهتر و راحت تر انجام پذیر است.

اهمیت مهارتهای عملکرد اجرائی

مهارت در کارکردهای اجتماعی بر تمام جوانب زندگی ما تأثیر می گذارند.

سلامت

نوجوانان مهارت کمی در کنترل تکانه ها دارند و به همین دلیل تسلیم زورگوئی و فشار دانش آموزان دیگر می شوند. عدم خویشتنداری در تصمیم گیری آنها اثر گذاشته و گاه آنان را به اعتیاد، سوء مصرف الکل و حتی به دیدن فیلمها و عکسهای مستهجن می کشاند.

مهارت در عملکرد اجرائی حتی بر تغذیه و انتخاب غذا تأثیر می گذارد. عدم مهارت موجب می شود که غذاهای مضر و هله هوله را که به ذائقه آنها خوشتر می آید انتخاب کنند و از مصرف غذاهای مفید اجتناب کنند.

موفقیت در تحصیل

حافظه یکی از جنبه های اولیه عملکرد اجرائی است. اگر کودکان مهارت در تقویت حافظه و یادآوری مطالب کسب شده را در خود پرورش ندهند، در دروس مدرسه بسیار ضعیف عمل می کنند.

یادگیری، به حافظه سپردن دروس و یادآوری آنها در جلسه امتحان یکی از مهمترین عوامل موفقیت در تحصیل است. مهارت طرح ریزی و تکمیل یک پروژه درسی نیز از عوامل مهم دیگر در موفقیت تحصیلی است. انجام کامل تکالیف مدرسه از شروط موفقیت در تحصیل است.

موفقیت شغلی

اگر فردی مهارت طرح ریزی و اجرای کاری را نداشته باشد، موفقیت شغلی او بسیار محدود می شود.

هنگامی که کاری به این افراد محول می شود و اگر مهارت کافی برای طرح ریزی نداشته باشند، تا دقایق پایانی نمی توانند طرح خود را ارائه دهند. زمان کوتاه برای طراحی و ارائه آن موجب شکست شغلی می شود.

ارتباط اجتماعی

هنگامی که یک کودک از مهارت خویشتنداری برخوردار نیست، نمی تواند احساس دوستان خود را در لحظه درک کند.

هنگامی که در بازی بازنده می شوند، این کودکان معمولاً ترشرویی و یا گریه می کنند. متاسفانه در بسیاری از موارد به شخص مقابل حمله می کنند و درگیری ایجاد می کنند. اگر این مهارتها به کودکان آموزش داده نشوند، توانائی آنها در کنترل انگیزه های آنی خود بسیار ضعیف خواهد بود.

روابط عاشقانه

اگر مردی در کودکی مهارت کنترل انگیزه های آنی را فرا نگرفته باشد، در سنین جوانی و پس از آن دچار مشکلات زیادی خواهد شد. ممکن است که این مردان بد و خوب را بشناسند، اما عدم مهارت در کنترل انگیزه های آنی می تواند مشکلات زیادی را در زندگی آنها به وجود بیاورد.

بسیاری از تجاوزات و خشونتها نتیجه عدم وجود این مهارتها است. علاوه بر این کودکان باید مهارت خویشتنداری نیز آموزش داده شود. با حضور این مهارت فرد می تواند از قدرت تشخیص بین خوب و بد به راحتی استفاده کند.

روشهای پرورش مهارتهای عملکرد اجرائی در کودکان

اکثر این مهارتها باید در کودکی به کودکان آموخته شود. روشی که کودک با آن رشد می کند، تأثیر زیادی در آیندة آنها خواهد داشت و رفتار آنها در بزرگسالی نشانگر میزان پرورش عملکردهای اجرایی آنها در کودکی است.

  1. امور عادی روزانه

امور عادی روزانه می تواند به بنای نظم و پیش بینی کمک نماید. انجام امور عادی که به شکل یک عادت در آمده اند موجب بهره مندی کودک و بزرگسال می شود. بطور مثال پوشیدن لباس هنگام صبح، مسواک زدن، پوشیدن کفش، شانه کردن موها و آماده کردن کیف و وسایل مدرسه از عادتهای خوب کودکان است.

جمع کردن رختخواب، مرتب کردن اتاق و دیگر کارهای کوچک، رفته رفته به شکل یک عادت روزانه در میایند. والدین می تواند با توجه به سن کودکشان کارهای عادی روزانه دیگری را به برنامه او اضافه کنند.

اگر کودک نمی تواند به راحتی عادتهای روزانة خود را انجام دهد، باید برای او برنامة کاری تهیه کرد و از او خواست تا از آن پیروی کند.

  1. انجام تکالیف پس از مدرسه

اکثر کودکان دوست ندارند پس از مدرسه تکالیف خود را انجام دهند. برخی از کودکان بخصوص در روزهای اول نیاز به یادآوری دارند.

بهترین روش تعیین یک زمان مشخص برای انجام تکلیف است. بطور مثال می توان قانونی تعیین کرد که تکالیف باید بلافاصله پس از مدرسه انجام شود و در این زمان حق استفاده از وسایل و اسباب بازی را ندارند.

ترغیب کودکان به انجام تکالیف در ساعت مشخص می تواند در نوجوانی مانع انجام تکالیف در دقیقه 90 شود.

هرگز به کودکان اجازه ندهید به عقب انداختن کارهاهایشان عادت کنند. به آنها مدیریت زمان و برنامه ریزی را آموزش دهید تا منافع آن بهره مند شوند.

انجام تکالیف قبل از بازی بهترین روش است. این مهارت در نهایت به آنها خویشتنداری را آموزش می دهد. علاوه بر این موجب می شود که آنها به داشته های خود از جمله اسباب و وسایل بازی خود علاقه مندتر شوند.

  1. تقویم و برنامه کاری

به فرزندان خود بیاموزید که از تقویم و برنامه کاری استفاده کنند. در برخی از مدارس برنامه کاری برای همه دانش آموزان تعیین می شود. استفاده از این برنامه های کاری کودکان را به نظم عادت می دهد و استفاده از آن به شکل عادت روزانه در میایند.

تهیه برنامه توسط خود کودکان بسیار خوب و مفید است. به آنها بیاموزید برنامه کاری و تکالیف خود را در تقویم یادداشت کنند و هنگامی که برنامه را تکمیل کردند روی آنها خط بکشند. این کار آنها را تشویق می کند.

آیا تقویمهای دیجیتالی نیز همین تأثیر را دارند؟ بله، اما استفاده از تقویمهای کاغذی خیلی بهتر است. گاه ممکن است تقویمهای دیجیتال پاک شوند و اطلاعات از بین رود.

  1. تنظیم قانون

قانون پایه و اساس همه عملکردهای انسان است. اگر کودکان ندانند که چه ساعتی باید در منزل باشند، چه کارهائی باید انجام دهند و یا چه زمانی به رختخواب بروند، نمی توانند در خانه برنامه ریزی کنند.

کودکان نیاز به قوانین مشخص دارند. این قوانین به معنی سختگیری کامل نیست. اما اجرای قوانین تعیین شده به آنها کمک می کند تا بتوانند برای خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشند.

بطور مثال ورود به خانه بدون کفشها، فریاد نزدن در خارج از خانه و غذا نخوردن در اتاق نشیمن به کودکان نشان می دهد که چگونه رفتار کنند. این امر موجب می شود تا خویشتنداری آنها افزایش یابد.

زیر پا گذاشتن قوانین باید عقوبت داشته باشد، بطور مثال استفاده از وسایل دیجیتال ممنوع شود. بر قرار کردن قوانین، مهارتهای عملکرد اجرائی را در کودکان پرورش می دهد. در نتیجه کودکان می توانند بهتر طرح ریزی، سازماندهی، مدیریت زمان، توجه و خویشتنداری کنند.

  1. پیامد کارها

پی آمد و نتیجه، به کسب مهارت خویشتنداری کمک می کند. اگر کودک بداند که خشم و عصبانیت عاقبت خوشی ندارد مطمئناً مانع بروز خشم می شود. پی آمد و عقوبتی که برای کودک در نظر گرفته می شود، باید منطقی و مطابق سن کودک باشد.

  1. تقسیم کردن کارها و تکالیف بزرگ و انجام آن

شروع یک کار و یا پروژة تحصیلی بزرگ برای کودکان بسیار دشوار است و معمولاً آنها را گیج و کلافه می کند. به فرزندانتان در انجام این کارها کمک کنید.

بطور مثال اگر فرزندتان باید تا ماه آینده کتابی را خلاصه کرده و ارائه دهد، در روند کار و قدم به قدم به او کمک کنید. شاید اولین قدم خواندن کتاب باشد و پس از آن نُت برداری و در آخر خلاصه نویسی کامل کتاب باشد. شما می توانید زمان هر یک از این قدمها را برایش مشخص کنید.

حتی می توانید هر یک از این بخشها را به زیر مجموعه های کوچک تر تقسیم کنید و برای هر یک زمانی تعیین کنید. مثلاً برای او مشخص کنید که هر فصل از کتاب را در چه مدت بخواند و تا آخر. به این ترتیب دیگر از بزرگی کار خود، به وحشت نمی افتند، چون به این نتیجه رسیده اند که این کار بزرگ از بخشهای کوچک و قابل اجرا تشکیل شده است.

تقسیم تکالیف به بخشهای کوچکتر نه تنها ترس از شروع کار را از بین می برد، بلکه موجب می شود که کودک مهارت طراحی، برنامه ریزی و سازماندهی را نیز بیاموزد.

  1. بازیهای مخصوص حافظه

انجام بازیهای فکریمی تواند مهارت عملکرد اجرائی را پرورش و افزایش دهد. حافظه یکی از ده مهارت عملکرد اجرائی است. برای پرورش حافظه می توانید با فرزندتان بازیهای مشابه یابی بازی کنید.

این بازیها می توانند حافظه و مهارت یادآوری را افزایش دهند. خواندن ترانه بدون نوشته و ساز زدن نیز این مهارتها را پرورش میدهد. حتی بازی قایم موشک (باشک) نیز بسیار مناسب است.

  1. ایجاد انگیزه

انگیزه به شکل خود به خودی در کودک ایجاد نمی شود. گاه آنان نیاز به یک انگیزة خارجی دارند تا بتوانند به موفقیت برسند. هنگامی که موفق شوند، رفته رفته خود انگیزگی را میاموزند.

به همین دلیل باید ما انگیزه آنها را برانگیزیم. بطور مثال قول یک هدیه و یا جایزه می تواند آنها را برانگیزد. اگر نظرتان حذف یک گزینه و تصمیم اشتباه است، می توانید عواقب و تنبیه هائی که به دنبال دارد را به آنها یادآوری کنید.

به هر حال جایزه و هدیه در زمان طولانی، می تواند انگیزه خوبی را در آنها ایجاد نماید.

  1. سازماندهی خانه

سازماندهی، گم نکردن وسایل و مرتب کردن اتاق شخصی، برای کودک بسیار دشوار است. در خانه ای که درهم و برهم و شلوغ است، کودک نمی تواند وسایل خود را گم نکند.

اما در یک خانه منظم که هر وسیله ای جای خود را دارند، کودک می تواند مهارت سازماندهی را فرا گیرد. شما باید محل قرار دادن وسایل او مانند کفشها، کوله پشتی و یا کتابهای او را مشخص کرده و از او بخواهید که همیشه آنها را در جای خود قرار دهند.

با آنها در منظم کردن خانه مشارکت کنید. با این روش شما می توانید مهارتهای سازماندهی، طرح ریزی، شروع به کار و انجام کار را در او پرورش دهید.

  1. تکنیکهای خویشتنداری

خویشتنداری یکی از مهمترین پایه های موفقیت است. اگر کودکی دارید که در سن 10 سالگی و در جمع از خود خشم و عصبانیت نشان می دهد، به معنی ضعف در مهارت او در خویشتنداری است.

با مقرر کردن پی آمد و یا به نوعی تنبیه می توان به او آموخت که باید از مهارت خود استفاده کرده و خویشتندار باشد. بطور مثال خشم و عصبانیت در جمع می تواند به از دست دادن زمان بازی شود.

یا کودکی که از کیف همکلاسی خود و بدون اجاره او تنها به این دلیل که آن را دوست دارد چیزی بر می دارد، باید آن چیز را به دوست خود برگرداند و از او و همه همکلاسی هایش عذرخواهی کرده و تا یک هفته اجاره بازی نداشته باشد. به هر حال کار هر چه باشد، عواقب آن باید متناسب با آن مقرر شود.

هنگامی که کودک دریابد هر کار نتیجه ای دارد، شروع به کنترل خود کرده تا بهتر رفتار کند. کودکی که می داند شرط بودن با دوستان، ساکت بودن در مکان دیگری است، حتماً مراقب رفتار خود خواهد بود. تعیین تنبیه و یا تشویق در ابتدای هر کاری خویشتنداری را در کودک پرورش می دهد.

تلاش کنید برای کودک خود هم تنبیه و هم تشویق در نظر بگیرید تا انگیزه پیدا کند. به خاطر داشته باشیدکه تشویق در دراز مدت نتیجة بسیار خوبی دارد و در کودک انگیزه ایجاد می کند.

  1. الگوی فرزندتان باشید

اگر می خواهید مهارتهای عملکرد اجرائی را در فرزندتان نهادینه کنید، شما باید یک الگوی مناسب برای او باشید. بطور مثال اگر می خواهید کودک شما از قوانین تبعیت کند، شما نیز باید از این قوانین پیروی کنید.

بطور مثال اگر شما به سرعت در اتومبیلرانی علاقه دارید، فرزند شما هم بدون توجه به قوانین با سرعت دوچرخه سواری خواهد کرد. پس اگر می خواهید به قوانین خانوادگی و یا اجتماعی احترام بگذارد، شما هم باید به این قوانین احترام بگذارید.

اگر می خواهید که فرزندتان صبح ها برنامه صبحگاهی مانند لباس پوشیدن و یا آماده شدن برای مدرسه را انجام دهد و به موقع به مدرسه برود، شما هم باید سر وقت کارهای خود را انجام داده تا به موقع به محل کار خود برسید. مهارت شما در سازماندهی، طرح ریزی و به انجام رساندن وظایفتان، الگوی خوبی برای فرزندتان خواهد بود.

  1. با طرح سؤال خود ارزیابی را به کودک بیاموزید

توانائی تشخیض توانائی انجام کار و یا دستیابی به نتیجه، یک مهارت عملکرد اجرائی است. اگر کسی در این مهارت ضعیف باشد، شکست او در کاری بسیار شوکه کننده خواهد بود.

فرزند خود را برای شکست و پیروزی آماده سازید. اگر در چیزی شکست خوردند، از آنها سؤال کنید بار دیگر چه روشی را انتخاب می کنند تا نتیجه را تغییر دهند؟

اگر تشخیص دهند که کجای کار را باید تغییر داده و بهتر کنند، آنگاه متوجه می شوید که موقعیت و شرایط را به خوبی شناخته اند و راهکارهای مناسب را برای جبران آن پیدا کرده اند. اگر به فرزندتان بگوئید که لیاقت پیروزی را دارد، رفته رفته شما را باور می کند و بهتر می تواند خودارزیابی را فرا گیرد.

شما می توانید با بعضی از سؤالات، شرایط سخت شکست را آسان تر کرده و مهارت از نو شروع کردن، خود ارزیابی و برنامه ریزی را در او پرورش دهید:

  • فکر می کنی کار چگونه پیش رفت؟
  • دفعه دیگر چگونه عمل می کنی؟
  • چه چیزی و یا چه روشی را برای دفعة آینده تغییر داده و بهتر می کنی؟
  • از این شکست چه درسی گرفتی؟
  • چه احساسی در مورد شکستت داری؟
  • چه تجربه ای پیدا کردی؟
  • از این تجربه چه چیز خوبی یاد گرفتی؟
  • فکر می کنی دفعه آینده چگونه عمل کنی؟
  • برای برنده شدن چه نقشه و طرحی داری؟

کلام آخر

مهارتهای عملکرد اجرائی در رفتار و موفقیت انسان الزامی هستند. هر چه این مهارتها ضعیف باشند، موفقیت کمتر خواهد بود.

آموزش مهارتهای عملکرد اجرایی از خانه آغاز می شود. تربیت کودک، محیط خانوادگی و افرادی که با کودک برخورد دارند، در کسب این مهارتها بسیار مؤثرند.

اگر چه آموزش این مهارتها در سنین پائین، گاه نادیده گرفته می شود، اما در سنین بالاتر نیز می توان آنها را به فرزندان آموزش داد. حتی در بزرگسالی نیز می توان این مهارتها را آموخت، که البته کمی دشوار است.


تیرینک در اینستاگرام

نظر بگذارید